قنوت

به یاری خداوند متعال و همکاری دوستان بزرگوار در این صفحه در باره معارف و آموزه های دین اسلام به ویژه نماز با هم به بحث می پردازیم

دنبال کنندگان ۱ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
آخرین نظرات
  • ۲۰ مهر ۹۴، ۱۱:۵۸ - فرشاد اشتری
    زیبا...

۶ مطلب با موضوع «نماز در قرآن» ثبت شده است

نماینده

۰۱
اسفند

نماینده یعنی همان فرد گزینش شده من و شما برای مراکز قانون گذاری و تصمیم گیری. افرادی که با آنان پیمانی متقابل می بندیم .پیمان و میثاقی دو سویه.ما به آن ها رای می دهیم .آن ها را وکیل خود قرار می دهیم .وکیل فراتر و فروتر از شروطی که موکل در نظر گرفته است کاری انجام نمی دهد.

می خواهم به عنوان یک مسلمان بر اساس تنها یک آیه از قرآن شروط لازم خود را برای فردی که وکیل من در مجلس خواهد بود بنویسم.




"و خدا از پسران یعقوب نبی و قوم ورهروان او پیما ن گرفت . و از میان شان دوازده نفر را به عنوان نقیب و نماینده ی دیگران برگزید و بر انگیخت.خدای به آن نمایندگان و نقبا گفت من شما را همراهی می کنم و با شما هستم اگر:

-         نماز زا اقامه کنید

-         زکات بپردازید

-         به رسولان و فرستادگان من مومن باشید

-         یاری گر و حامی رسولان من باشید

-         نیازمندان را برای خدا فراموش نکنید

در صورت تحقق این شروط علاوه بر همراهی شما عیوب و زشتی های شما پوشش می نهم و می بخشم.و شما را در بهشت خویش منزل می دهم.

اما چنانچه پس از این پیمان ،آن را بشکنید و کفر ورزید و حقیقت این پیمان بزرگ را بپوشانید، بدانید که از مسیر مستقیم منحرف خواهید شد."

سخن بسیار روشن است.نقیب کسی است که از آنچه در جامعه وجود دارد تحقیق و تفحص کند.او نخبه است.آگاه است. از احوال و وضع مردم زمین و زمانه خویش مطلع است. او کسی است که به موجب این وکالت بر اسرار کشور آگاهی می یابد و به اسرار نظام نفوذ می کند.بنابر این از جایگاه و نقش بسیار تاثیرگذاری برخوردار است.

این نقیب ونماینده باید فارغ از ساختارهای ذهنی خویش و اما اگرهای این و آن به موضوع وکالت بیندیشد و برای اجرایی و عملیاتی شدن مفاد پیمان نامه همه تلاش خویش را به کار گیرد.

-         سطحی و قشری نگری موضوعات ازسوی جناب نماینده برای کشورو مردم سم مهلک است. او باید نگاه و نگرش جامع به مسائل کشور داشته باشد. همه حوزه های فرهنگی،اعتقادی،اقتصادی و سیاسی و اجتماعی را به مثابه یک پازل ببیند. بیهوده نیست که از خداوند از میان گروه انبوه بنی اسرائیل تنها دوازده نفر را برمی گزیند. روشن است که همگان برای نمایندگی حق و حقیقت شایستگی لازم را ندارند.

-         علاوه بر این که نقباء و نمایندگان را به لحاظ بعد زمانی محدود وکالت می دهم و او نمی تواند و شاید نتواند مادام العمر شرائط نمایندگی جامعه را داشته باشد. از جنبه های فکری و عملی نیز مطلق نیست. او نقیب و نماینده و صاحب نفوذ منِ مسلمان در جامعه و سرنوشت میلیون ها مسلمان است.

بر اساس آیه دوازدهم سوره مائده،جناب نقیب و نماینده شما

-         نسبت به حفظ و نگهداری وتقویت باورهای مردم پیمان نوشته ای که قرآن و قانون اساسی است را پذیرفته ای.اگر دل بستگی به احیای فرهنگ اسلامی و ایرانی نداری برو کنار خدا نگهدارت. (لئن اقمتم الصلاه... نماز شاه بیت غزل فعالیت های فرهنگی نظام اسلامی و به عنوان نماد و سمبل دین مطرح است)

 

-         شما نسبت به معیشت جامعه و اقتصاد مقاومتی به خصوص رفع تنگناهای معیشتی طبقات متوسط به پایین جامعه مسئولیتی مضاعف و صدچندان داری.اگر برای اخذ موافقت های اصولی و رانت های گوناگون راه میخانه ای را پیش گرفته ای برگرد. که محتسب این بارتنها قوه قضائیه  نیست که مردم و خدای مردم لبالمرصاد است.(و آتیتم الزکاه ... و اقرضتم الله قرضا حسنا...)

 

-         باور اساسی به زیر ساخت های اعتقادی و دینی یکی دیگر از مفاد پیمان نامه الهی بین من و توست. یادت نرود یک زمانی که پای مبارک به مجلس رسید غوغا سالاری های سیاسی و حزبی شما را فراموش کار نسازد.(یادمان است که برخی زمانی آوازه ایمان و باورشان به امام ره و سپس به رهبری گوش فلک را کر کرده بود و الان کجا هستند و چه می کنند!!.)

 

-         "وعزرتموهم " یکی از مهمترین مفاد پیمان نامه وکالت شما دلدادگی است. آقای نقیب یعنی همان نماینده باید دل شما در گرو فرامین رهبری نظام باشد نه تنها زبانتان، حفظ حریم رهبری عادل و تقویت این جایگاه ،حفظ  و صیانت حریم کشور و مردم از چشم دوزی نامحرمان و بیگانگان است.

-         حد وسط و راه اعتدال وکالت پایبندی کامل به این شروط و پیمان هاست.که شکستن این پیمان ها همان و کژی و انحراف جناب نقیب همان. و این نهایت راه اوست که از حمایت و پشتیبانی و توفیق و همراهی خداوند محروم خواهد شد. و سرنوشت محرومیت از عنایت خداوند بر هیچ عاقلی پوشیده نیست. و همینطور سرنوشت متعهدین بر پیمان نیز بسیار روشن است.

در خانه اگر کس است یک حرف بس است ......

  • سید محمد عبداللهی

هـــر آن کــــه جانب اهـــل خدا نگــه دارد

خـــداش در همـــه حـــال از بلا نگــــــه دارد

***************

حافظ وظیفه ء تو دعا گفتن است بس

در بند آن مباش که نشنید یا شنید

***************

یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِذا قُمْتُمْ إِلَى الصَّلاةِ فَاغْسِلُوا وُجُوهَکُمْ وَ أَیْدِیَکُمْ إِلَى الْمَرافِقِ وَ امْسَحُوا بِرُؤُسِکُمْ وَ أَرْجُلَکُمْ إِلَى الْکَعْبَیْنِ.» مائده:6.»

ای کسانی که ایمان آورده اید، چون به(عزم) نماز بر می خیزید، صورت و دستهایتان را تا آرنج بشویید، و سر و پاها را تا برآمدگی مسح کنید.

... و سخنی کوتاه در رمز و راز مسح

معنای مسح سر این است که خدایا هر خاطره باطلی که من در سر پروراندم الآن دارم آن را تطهیر می کنم  و شستشو می کنم تا با مغز پاک، سر پاک، خاطرات پاک به حضور تو بیایم ؛  با مسح پا هم عرض می کند خدایاهر جایی که نباید می رفتم و قدم گذاشتم، هر قدمی که نباید برمی داشتم و برداشتم  هر اقدامی که مورد رضایت و خشنودی تو نبود به سویش رفتم من دارم این پا را از آنها پاک می کنم تا به زیارت و دیدار تو بیایم . معنای وضو این است معنای مسح سر این است معنای مسح پا این است.

**********************

... و سخنی کوتاه در اثربخشی نماز

 اگر کسی بعد از گذشت مدت ها نماز خواندن در خود عروجی احساس نکرد بداند در جای دیگر مشکل دارد.

نماز ﴿إنَّ الصَّلاةَ تَنْهَی عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنکَر) است یا رفع است و یا دفع، یا نمی گذارد انسان  به تباهی تن در بدهد یا اگر آلوده شد انسان را تطهیرو پاکیزه می کند. اگر کسی ـ خدای ناکرده ـ با خواندن نماز نه از رفع خطر بهره ای برد و نه از دفع خطر، او هنوز به مرحله ﴿تَنْهَی عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنکَرِ﴾ نرسیده این نماز دیگر «الصلاة معراج المؤمن» نیست؛  اگر ـ انشاءالله الرحمن ـ توانست از فحشا و منکر برهد، آلوده نباشد، با زبان طیّب و طاهر با چهره طیّب  و طاهر با سر طیّب و طاهر با پای طیّب و طاهر به زیارت خدای سبحان برود آن وقت نماز او می شود  الصلاة معراج المؤمن»


  • سید محمد عبداللهی
  • سید محمد عبداللهی

گاهی وقت ها را کسانی را می بینیم که ادعای دینداری آنها آدم را  مات و مبهوت و گوش فلک را کر می کند! اما برای این که در تله ی این افراد نیفتیم و به دور از تعصب و نادانی آنها را بشناسیم و در انتخاب راه درست و پیروی ازحقیقت اشتباه نکنیم ،خداوند معیار هایی در اختیار ما قرار داده است.

با هم به سراغ سوره "ماعون" صد و هفتمین سوره قرآن می رویم.

بسم الله الرحمن الرحیم

این سوره تهدید کسانى است که خود را "مسلمان و اهل حقیقت" معرفى کرده اند ولى خوی و کردار منافقان و دو روها را دارند.

مشخصات وسیمای مدعیان دروغین مسلمانی :

1- غفلت از ارتباط با خداوند و سهل انگاری و مسامحه کاری در اقامه نماز

2- به رخ کشیدن کارهای خوب و ریا کاری

3- بی توجهی به امور زندگی محرومین و یتیم ها و بی سرپرست ها

4- بی اعتنایی به نیازهای همسایگان و نیازمندان

5- تشویق دیگران به بی اعتنایی و بی توجهی به امور عام المنفعه

*******

شما فکر می کنید علت اصلی رویکرد این گروه به نفاق و ادعا چیست؟!

آیا من و شما هم مدعی هستیم!

ریشه گرفتاری به مشخصاتی که اشاره شد را قرآن اینگونه معرفی می کند.

أَ رَءَیْتَ الَّذِى یُکَذِّبُ بِالدِّینِ*

ریشه در نا باوری آنان به قیامت و رستاخیز است. نتیجه بی اعتقادی به قیامت بی تفاوتی و بی رحمی است.خود را دیدن و خدا را ندیدن. خود را و خود را و خود را. همه ی بنیان فکری چنین آدمی بر اصالت خود است.!!

حال با هم به مجموعه آیات این سوره توجه می کنیم و سپس به برخی از مهمترین نکته ها و پیام های آن که مفسرین گفته اند اشاره می کنیم.

 

نکته ها و پیام ها:

1-شأن نزول: ابو سفیان( یا عاص بن وائل یا مغیره) هر هفته شتر یا گوسفندى سر می‌بُرید، روزى یتیمى از او چیزى خواست، ابو سفیان با عصا یتیم را زد، آیه آمد: «دیدى آن منکر دین و قیامت را، همان که یتیم را می‌راند...»

2-مقصود از «دین» می تواند قیامت و روز جزا یا پاداش و کیفر الهی باشد. این مدعیان رهروی حقیقت و منافقان چون نه قیامت را باور دارند و نه به پاداش و کیفر های خداوند معتقدند مرتکب رفتاری ضد انسانی می شوند.

3- سرچشمه دیدگاه منفی به دین داشتن دروغ دانستن معاد و قیامت است.

4- «دَعّ» راندن همراه با خشونت و «حَضّ» تشویق و ترغیب دیگران است.

5- «ماعون» از ماده «مَعن» به معناى ابزار و وسایلى است که معمولاً همسایگان به یکدیگر عاریه مى‏دهند تا آنکه نیازشان برطرف شود. مثل ظروف غذاخورى در مهمانى‏ها.

6-میان باور و کردار رابطه تنگاتنگ است. (مسائل جزئى مثل بی توجهی به یتیم و نیازمندرا جزئى نگیرید که گاهى از مسائل مهمى مثل تکذیب دین خبر مى‏دهد)

7-نیازهاى عاطفى، مقدم بر نیازهاى جسمى است. (اول محبت به یتیم، سپس سیر کردن مسکین) «یدعّ الیتیم... طعام المسکین»- نکته ای روان شناختی-

8-رسیدگی به محرومین و نیازمندان مخصوص توانگران نیست، همه وظیفه دارند، گرچه از طریق ایجاد انگیزه و تشویق دیگران باشد. «لا یحضّ على طعام المسکین»- نکته ای جامعه شناختی-

9-بى‏تفاوتى نسبت به نیازهاى ضرورى مردم بی پاسخ نمی ماند و کیفری به دنبال دارد. «فویل ... یمنعون الماعون»

10-  بخل ورزی ، خوی و خصلت معاد ناباوران است، که حتى از عاریه دادن چیزهاى کوچک و ناچیز بخل مى‏ورزند. «یکذّب... یمنعون الماعون»

11- هر نمازى ارزش ندارد و هر نمازگزارى بهشتى نیست. «فویل للمصلّین» به نمازهای خود مغرور نشویم. باید اهل نماز بود نه نمازخوان.

12-سهو و غفلت یا "در نماز" است که مثلا تمرکز خود را از دست داده ایم و نمی دانیم تشهد را خواندیم یا نه؟ این گونه سهوی و غفلتی موجب بخشش است و یا غفلت" از نماز"است. مثلا انسان مدعی برای انجام همه امور زندگی خود هوشمند است و برنامه ریزی می کند اما در میانه برنامه زندگی او نماز جایگاه مشخص و تعیین کننده ای ندارد. "فویل للمصلین" برای این گروه است.

13-سهو از اصل و حقیقت نماز مهم است، نه از تعداد رکعات که گاهى عارض مى‏شود و قابل جبران است.

14-غفلت از نماز واقعی،زمینه غفلت از مردم است. «عن صلوتهم ساهون... یمنعون الماعون»

15-کسى که گاهى از نماز غافل مى‏شود، مشمول ویل است، پس وضع کسانی که کلا با نماز خدا حافظی کرده اند و هیچگاه در برابر محبوب ازلی سر بر خاک نسائیده اند چیست.! «فویل للمصلّین... عن صلاتهم ساهون»

16-برخورداری از انگیزه پاک و اخلاص، شرط قبولى نماز و عبادت است. «فویل للمصلّین الّذین... یراءون»-در درگاه خداوندی دوز و کلک و آمار و تعارف و جانماز آب کشیدن معنی ندارد.-

17-خدمت به مردم در کنار نماز است. «فویل للمصلین... یمنعون الماعون» - عبادت به جز خدمت خلق نیست منبع دینی ندارد.- نماز و خدمت،خدمت و نماز هردو،در کنارهم و با هم دین حقیقی را تشکیل می دهند.

18-افرادى که از خدا جدا شوند، به دنبال کسب جایگاهى در نزد مردم و حزب و گروه در قالب ریا کارى و بزرگ نمایی عمل عبادی و خیر خود هستند. «یکذّب... یراءون» -و خداوند هم پاداش آنان را به همان مردم واگذارد.-

 

دانلود تفسیر صوتی سوره ماعون

تفسیر سوره ماعون.docx

  • سید محمد عبداللهی

  • سید محمد عبداللهی

همراه با قرآن
نگاهی به آیه 45 سوره بقره


وَاسْتَعِینُواْ بِالصَّبْرِ وَالصَّلَو ةِ وَإِنَّهَا لَکَبِیرَةٌ إِلَّا عَلَى‏ الْخَشِعِینَ‏

واز صبر ونماز یارى جویید واین کار جز براى خاشعان، گران وسنگین است.


هر چند این آیه به دنبال خطاب‏هایى که به یهود شده آمده است، ولى مخاطب آن همه‏ى مردم هستند. در روایات مى‏خوانیم که حضرت على علیه السلام هرگاه مسئله‏ى مهمى برایشان رخ مى‏داد به نماز مى‏ایستادند واین آیه را تلاوت مى‏کردند.

در روایتى از پیامبر اسلام صلى الله علیه وآله نقل شده، که صبر بر سه نوع است:

1-     صبر در برابر مصیبت.

2-     صبر در برابر معصیت.

3-     صبر در برابر عبادت. [1]

بنابراین آنچه در روایات آمده که مراد از صبر در این آیه روزه است، اشاره به یکى از مصادیق صبر دارد.

نماز براى رسول اللّه صلى الله علیه وآله و امثال او نور چشم است [2] ولکن براى بعضى‏ها که خشوع ندارند، چون بار سنگین است. خشوع، مربوط به قلب و روح و خضوع، مربوط به اعضاى بدن است.

نمازِ با توجّه، انسان را به یاد قدرت بى‏نهایت خدا مى‏اندازد و غیر او را هر چه باشد کوچک جلوه مى‏دهد. مِهر او را در دل زیاد مى‏کند، روحیّه‏ى توکّل را تقویت مى‏کند وانسان را از وابستگى‏هاى مادّى مى‏رهاند. همه‏ى این آثار، انسان را در برابر مشکلات مقاوم مى‏سازد.

صبر و مقاومت، کلید تمام عبادات است. فرشتگان به اهل بهشت سلام مى‏کنند، امّا نه به خاطر نماز و حج و زکات، بلکه به خاطر مقاومت و پایدارى آنها؛ «سلام علیکم بما صبرتم» [3] چون اگر مقاومت نباشد، نماز وجهاد وحج وزکات نیز وجود نخواهد داشت. حتّى شرط رسیدن به مقام هدایت و رهبرى الهى، صبر است؛ «جعلنا منهم ائمّةً یهدون بأمرنا لمّا صبروا»[4]

شاعرى به نام نجاشى، که یکى از دوستداران حضرت على علیه السلام بود، در ماه رمضان شراب خورد. به دستور امام، هشتاد ضربه تازیانه به او زدند وبیست ضربه نیز به خاطر ارتکاب گناه در ماه رمضان اضافه زدند. او ناراحت شد و به معاویه پیوست و علیه حضرت شعر گفت! اطرافیانِ نجاشى که قبیله‏اى مهم در کوفه بودند از على علیه السلام گلایه کردند که چرا یاران خود را نگه نمى‏دارد؟! طارق‏بن عبداللّه رئیس آنها با ناراحتى به امام گفت: شما چرا بین دوست و بیگانه تفاوت قائل نمى‏شوید؟ شخصى همانند نجاشى نباید شلاّق بخورد، ما این گونه رفتار را تحمّل نمى‏کنیم. امام در جواب او این آیه را تلاوت فرمود: «و انّها لکبیرة الاّ على الخاشعین» طارق نیز به معاویه پیوست.

بنابراین گرچه آیه درباره نماز است، ولى در موارد مشابه مى‏توان از آیات قرآن استمداد کرد.

پیام های مهم

1.     صبر ونماز، دو اهرم نیرومند در برابر مشکلات است. «استعینوا بالصبر و...»

2.     هر چه در آستان خدا اظهار عجز و بندگى بیشتر کنیم، امدادهاى او را بیشتر دریافت کرده و بر مشکلات پیروز خواهیم شد. «استعینوا بالصبر و الصلوة»

3.     استعانت از خداوند در آیه‏ى «ایّاک نستعین» منافاتى با استعانت از آنچه به دستور اوست، ندارد. «استعینوا بالصبر»

4.     سنگین بودن نماز، نشانه‏ى تکبّر در برابر خداست. «لکبیرة الاّ على الخاشعین»

 

منبع: تفسیر نور ج1 تالیف حجت الاسلام و المسلمین محسن قرائتی

پی نوشت:


1 بحار، ج‏71، ص‏77.
2 بحار، ج‏16، ص‏249.
3 رعد، 24.
4 سجده، 24.


  • سید محمد عبداللهی