قنوت

به یاری خداوند متعال و همکاری دوستان بزرگوار در این صفحه در باره معارف و آموزه های دین اسلام به ویژه نماز با هم به بحث می پردازیم

دنبال کنندگان ۱ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
آخرین نظرات
  • ۲۰ مهر ۹۴، ۱۱:۵۸ - فرشاد اشتری
    زیبا...

۱۹ مطلب با موضوع «اسرار نماز» ثبت شده است

عبادت مثل قرص آنتی بیوتیک نیست که شما سواد داشته باشی یا نه و اثر خودش را بگذارد . بر اساس معرفت ، توجه شما و علاقه ی شما ، اثر بیشتری در شما می تواند داشته باشد . در هرکسی عبادت این جوری اثر می گذارد .

 از مربیان ورزش شنیده ایم که وقتی انسان شروع به ورزش می کند و شروع به حرکت میکند ، اولین حرکت ها حساب نمی شود . ورزش و تربیت بدنی کنتور نمی اندازد . از یک جایی که ضربان تغییر کرد و خستگی میخواهد به سراغ شما بیاید و عضلات راحت جابجا نمی شود و از آنجا که تاثیرات را روی عضلات می بینی ، آنجا ورزش آغاز میشود . و اِلا تا آنجا حرکت عادی روزانه ی شما بوده است . در عبادت ، روزهای اولی که نماز را شروع می کنیم از آنجایی که خسته می شویم و حوصله نداریم و بعد مقاومت میکنیم ، اراده می کنیم و فکر و انگیزه جور می کنیم برای اینکه این کار را انجام بدهیم ، از آن زمان تربیت می خواهد شروع بشود .

لذا اصل اساسی در عبادت استمرار و یکسانی است . بعضی ها عبادت دعا را تفریحی به سراغش می روند . اثر کمتری روی آنها دارد . شما می خواهید دعای کمیل بخوانید . بگویید : یکسال دعای کمیل می خوانم ، ببینیم آدم می شوم یا نه ؟ یا اینکه یک سال ماهی یکبار میخوانم . یک برنامه . یا هر روز دعای عهد بخوانم . این یک انگیزه است . 

یا اینکه می خواهم نمازم را با اقامه بخوانم . بدون اذان و اقامه نماز نخوانم . نمازم را اول وقت بخوانم . تعقیبات اضافه کنم . یا نماز شب را شروع کنم . این استمرار است . تا یکسال باید برنامه ی تربیتی خودت را استمرار بدهید . هفته ی اول انگیزه داری . از هفته ی دوم خسته می شوید و از هفته ی سوم اثرش را می گذارد . بعد شما مقابل این خستگی مقاومت می کنید و ادامه می دهید . وقتی مقاومت می کنید ، افکار نو و جدیدی را اضافه می کنید . انگیزه های مرده ای را در دلت زنده می کنی مثل اینکه آنها را آب می دهی و یک رویش هایی در قلبت هست . ضعفای قلبت قوی می شوند ، سیدهای قلبت قوی می شوند ، خوبی های قلب تو که همان سادات هستند جان می گیرند ، قدرت پیدا میکنند . بعد از یک هفته بی انگیزگی از بین می رود . دوباره بی انگیزه میشوی . این نوسانات هست . دوباره برای انگیزه سازی باید تلاش مضاعفی بکنید . در ترک عمل خودت را مجازات می کنی و دوباره با انگیزه می شوی و انسان ادبار واقبال قلب دارد تا آخر سال روح تو بزرگ میشود و تو یک چیز دیگری می شوی . قرآن که می خوانند ، اشکت جاری میشود . 

گاهی انسان وقتی لذت می برد ، سراغ عبادت می رود و بعد ول می کند ، او روح خودش را بزرگ نمیکند . هرکسی دوست دارد بعضی مواقع گریه کند . این ارزش ندارد و کار تربیتی نیست . او خودش را تخلیه کرده است . کار تربیتی این است که وقتی از عبادت خصوصا عبادت با برنامه و عبادت واجب خوشم نیامد ، آنرا مرتب انجام بدهم . نمازم را مودبانه ، سر وقت ، درست و حسابی بخوانم ، همین واجب است . همین را با رغبت اندیشه بجا آوردیم و مشت بر دهان قسمتهای بد قلب خودمان بزنیم ، آنگاه بعد از مدتی با آن نوسانات به آن مرحله می رسیم .

شما گاهی چیزی در خانه گم میکنید و می گویید : یقین دارم در خانه هست و خیلی می گردید تا آنرا پیدا کنید . هر وقت بی انگیزه شدید بگویید : همین جا است ، باید بگردم و پیدا کنم . ولی امان از تنبلی . دوست دارم برنامه ای تربیتی بسازند که بگویند : این برنامه هیچ جذابیتی ندارد . ما می خواهیم مدتی موعظه ای را تکرار کنیم . مثلا فقط در مورد معاد و کسی برنامه ی تربیتی برای خودش بگذارد نه بخاطر جاذبه ی آن برنامه . ما گاهی اوقات سخنرانی انجام میدهیم که بدون جاذبه است . ولی خیلی افراد اینها را گوش می کنند . خیلی ها دنبال سخنرانی جذاب می گردند . این کار خیلی غلطی است . سخنرانی و معنویات بازار سیاه پیدا کرده است . آیا باید کسی ما را سرگرم بکند که جذب خدا بشویم ؟ ما اینقدر وضع مان خراب است ؟ شما باید مسجد محل بروید و بگویید حاج آقا قسمتی از سوره ی واقعه را برای شما بخواند و ترجمه کند . بعد اشک بریزند . این جلسه ، جلسه ی عالی است . نه جایی که خیلی رونق دارد بروید . قدم های شما روی شما اثر می گذارد . نه اینکه من با جاذبه های سخن ، دلبری کنم و او را نگه دارم . من قسمت هوس او را تحریک می کنم .

زیباترین نماز زندگیت رو بخون!

  • سید محمد عبداللهی

نماینده

۰۱
اسفند

نماینده یعنی همان فرد گزینش شده من و شما برای مراکز قانون گذاری و تصمیم گیری. افرادی که با آنان پیمانی متقابل می بندیم .پیمان و میثاقی دو سویه.ما به آن ها رای می دهیم .آن ها را وکیل خود قرار می دهیم .وکیل فراتر و فروتر از شروطی که موکل در نظر گرفته است کاری انجام نمی دهد.

می خواهم به عنوان یک مسلمان بر اساس تنها یک آیه از قرآن شروط لازم خود را برای فردی که وکیل من در مجلس خواهد بود بنویسم.




"و خدا از پسران یعقوب نبی و قوم ورهروان او پیما ن گرفت . و از میان شان دوازده نفر را به عنوان نقیب و نماینده ی دیگران برگزید و بر انگیخت.خدای به آن نمایندگان و نقبا گفت من شما را همراهی می کنم و با شما هستم اگر:

-         نماز زا اقامه کنید

-         زکات بپردازید

-         به رسولان و فرستادگان من مومن باشید

-         یاری گر و حامی رسولان من باشید

-         نیازمندان را برای خدا فراموش نکنید

در صورت تحقق این شروط علاوه بر همراهی شما عیوب و زشتی های شما پوشش می نهم و می بخشم.و شما را در بهشت خویش منزل می دهم.

اما چنانچه پس از این پیمان ،آن را بشکنید و کفر ورزید و حقیقت این پیمان بزرگ را بپوشانید، بدانید که از مسیر مستقیم منحرف خواهید شد."

سخن بسیار روشن است.نقیب کسی است که از آنچه در جامعه وجود دارد تحقیق و تفحص کند.او نخبه است.آگاه است. از احوال و وضع مردم زمین و زمانه خویش مطلع است. او کسی است که به موجب این وکالت بر اسرار کشور آگاهی می یابد و به اسرار نظام نفوذ می کند.بنابر این از جایگاه و نقش بسیار تاثیرگذاری برخوردار است.

این نقیب ونماینده باید فارغ از ساختارهای ذهنی خویش و اما اگرهای این و آن به موضوع وکالت بیندیشد و برای اجرایی و عملیاتی شدن مفاد پیمان نامه همه تلاش خویش را به کار گیرد.

-         سطحی و قشری نگری موضوعات ازسوی جناب نماینده برای کشورو مردم سم مهلک است. او باید نگاه و نگرش جامع به مسائل کشور داشته باشد. همه حوزه های فرهنگی،اعتقادی،اقتصادی و سیاسی و اجتماعی را به مثابه یک پازل ببیند. بیهوده نیست که از خداوند از میان گروه انبوه بنی اسرائیل تنها دوازده نفر را برمی گزیند. روشن است که همگان برای نمایندگی حق و حقیقت شایستگی لازم را ندارند.

-         علاوه بر این که نقباء و نمایندگان را به لحاظ بعد زمانی محدود وکالت می دهم و او نمی تواند و شاید نتواند مادام العمر شرائط نمایندگی جامعه را داشته باشد. از جنبه های فکری و عملی نیز مطلق نیست. او نقیب و نماینده و صاحب نفوذ منِ مسلمان در جامعه و سرنوشت میلیون ها مسلمان است.

بر اساس آیه دوازدهم سوره مائده،جناب نقیب و نماینده شما

-         نسبت به حفظ و نگهداری وتقویت باورهای مردم پیمان نوشته ای که قرآن و قانون اساسی است را پذیرفته ای.اگر دل بستگی به احیای فرهنگ اسلامی و ایرانی نداری برو کنار خدا نگهدارت. (لئن اقمتم الصلاه... نماز شاه بیت غزل فعالیت های فرهنگی نظام اسلامی و به عنوان نماد و سمبل دین مطرح است)

 

-         شما نسبت به معیشت جامعه و اقتصاد مقاومتی به خصوص رفع تنگناهای معیشتی طبقات متوسط به پایین جامعه مسئولیتی مضاعف و صدچندان داری.اگر برای اخذ موافقت های اصولی و رانت های گوناگون راه میخانه ای را پیش گرفته ای برگرد. که محتسب این بارتنها قوه قضائیه  نیست که مردم و خدای مردم لبالمرصاد است.(و آتیتم الزکاه ... و اقرضتم الله قرضا حسنا...)

 

-         باور اساسی به زیر ساخت های اعتقادی و دینی یکی دیگر از مفاد پیمان نامه الهی بین من و توست. یادت نرود یک زمانی که پای مبارک به مجلس رسید غوغا سالاری های سیاسی و حزبی شما را فراموش کار نسازد.(یادمان است که برخی زمانی آوازه ایمان و باورشان به امام ره و سپس به رهبری گوش فلک را کر کرده بود و الان کجا هستند و چه می کنند!!.)

 

-         "وعزرتموهم " یکی از مهمترین مفاد پیمان نامه وکالت شما دلدادگی است. آقای نقیب یعنی همان نماینده باید دل شما در گرو فرامین رهبری نظام باشد نه تنها زبانتان، حفظ حریم رهبری عادل و تقویت این جایگاه ،حفظ  و صیانت حریم کشور و مردم از چشم دوزی نامحرمان و بیگانگان است.

-         حد وسط و راه اعتدال وکالت پایبندی کامل به این شروط و پیمان هاست.که شکستن این پیمان ها همان و کژی و انحراف جناب نقیب همان. و این نهایت راه اوست که از حمایت و پشتیبانی و توفیق و همراهی خداوند محروم خواهد شد. و سرنوشت محرومیت از عنایت خداوند بر هیچ عاقلی پوشیده نیست. و همینطور سرنوشت متعهدین بر پیمان نیز بسیار روشن است.

در خانه اگر کس است یک حرف بس است ......

  • سید محمد عبداللهی

هـــر آن کــــه جانب اهـــل خدا نگــه دارد

خـــداش در همـــه حـــال از بلا نگــــــه دارد

***************

حافظ وظیفه ء تو دعا گفتن است بس

در بند آن مباش که نشنید یا شنید

***************

یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِذا قُمْتُمْ إِلَى الصَّلاةِ فَاغْسِلُوا وُجُوهَکُمْ وَ أَیْدِیَکُمْ إِلَى الْمَرافِقِ وَ امْسَحُوا بِرُؤُسِکُمْ وَ أَرْجُلَکُمْ إِلَى الْکَعْبَیْنِ.» مائده:6.»

ای کسانی که ایمان آورده اید، چون به(عزم) نماز بر می خیزید، صورت و دستهایتان را تا آرنج بشویید، و سر و پاها را تا برآمدگی مسح کنید.

... و سخنی کوتاه در رمز و راز مسح

معنای مسح سر این است که خدایا هر خاطره باطلی که من در سر پروراندم الآن دارم آن را تطهیر می کنم  و شستشو می کنم تا با مغز پاک، سر پاک، خاطرات پاک به حضور تو بیایم ؛  با مسح پا هم عرض می کند خدایاهر جایی که نباید می رفتم و قدم گذاشتم، هر قدمی که نباید برمی داشتم و برداشتم  هر اقدامی که مورد رضایت و خشنودی تو نبود به سویش رفتم من دارم این پا را از آنها پاک می کنم تا به زیارت و دیدار تو بیایم . معنای وضو این است معنای مسح سر این است معنای مسح پا این است.

**********************

... و سخنی کوتاه در اثربخشی نماز

 اگر کسی بعد از گذشت مدت ها نماز خواندن در خود عروجی احساس نکرد بداند در جای دیگر مشکل دارد.

نماز ﴿إنَّ الصَّلاةَ تَنْهَی عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنکَر) است یا رفع است و یا دفع، یا نمی گذارد انسان  به تباهی تن در بدهد یا اگر آلوده شد انسان را تطهیرو پاکیزه می کند. اگر کسی ـ خدای ناکرده ـ با خواندن نماز نه از رفع خطر بهره ای برد و نه از دفع خطر، او هنوز به مرحله ﴿تَنْهَی عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنکَرِ﴾ نرسیده این نماز دیگر «الصلاة معراج المؤمن» نیست؛  اگر ـ انشاءالله الرحمن ـ توانست از فحشا و منکر برهد، آلوده نباشد، با زبان طیّب و طاهر با چهره طیّب  و طاهر با سر طیّب و طاهر با پای طیّب و طاهر به زیارت خدای سبحان برود آن وقت نماز او می شود  الصلاة معراج المؤمن»


  • سید محمد عبداللهی

خدایی داریم که درمهربانی، دومی ندارد!


هرچه اوخوب خدایی میکند،

ما ولی افتضاح است حال وروزبندگی مان!


برگردیم به آغوشش!

باقی مسیرها مسدوداست!

و نماز همان مسیر همیشه باز به مقصد و مقصود است.


  • سید محمد عبداللهی

رسم عاشقی

۲۵
آذر

گو تو بسم الله الرحمن الرحیم
تا تورا در زندگی یاری کنیم

بسم الله الرحمن الرحیم

گفته اند:کسی که عاشق یار و دلداری است زمان و مکان نمی شناسد.
کاش من هم رسم عاشقی آن محبوب بی همتا را یاد بگیرم.تا در سخت ترین شرایط و هر گاه او مرا صدایم می کند بی سرو سامان او شوم.بی هیچ ملاحظه و مصلحتی برای دلدادگی سر از پا نشناسم..
ببینیم و لذت ببریم.


  • سید محمد عبداللهی

گاهی وقت ها را کسانی را می بینیم که ادعای دینداری آنها آدم را  مات و مبهوت و گوش فلک را کر می کند! اما برای این که در تله ی این افراد نیفتیم و به دور از تعصب و نادانی آنها را بشناسیم و در انتخاب راه درست و پیروی ازحقیقت اشتباه نکنیم ،خداوند معیار هایی در اختیار ما قرار داده است.

با هم به سراغ سوره "ماعون" صد و هفتمین سوره قرآن می رویم.

بسم الله الرحمن الرحیم

این سوره تهدید کسانى است که خود را "مسلمان و اهل حقیقت" معرفى کرده اند ولى خوی و کردار منافقان و دو روها را دارند.

مشخصات وسیمای مدعیان دروغین مسلمانی :

1- غفلت از ارتباط با خداوند و سهل انگاری و مسامحه کاری در اقامه نماز

2- به رخ کشیدن کارهای خوب و ریا کاری

3- بی توجهی به امور زندگی محرومین و یتیم ها و بی سرپرست ها

4- بی اعتنایی به نیازهای همسایگان و نیازمندان

5- تشویق دیگران به بی اعتنایی و بی توجهی به امور عام المنفعه

*******

شما فکر می کنید علت اصلی رویکرد این گروه به نفاق و ادعا چیست؟!

آیا من و شما هم مدعی هستیم!

ریشه گرفتاری به مشخصاتی که اشاره شد را قرآن اینگونه معرفی می کند.

أَ رَءَیْتَ الَّذِى یُکَذِّبُ بِالدِّینِ*

ریشه در نا باوری آنان به قیامت و رستاخیز است. نتیجه بی اعتقادی به قیامت بی تفاوتی و بی رحمی است.خود را دیدن و خدا را ندیدن. خود را و خود را و خود را. همه ی بنیان فکری چنین آدمی بر اصالت خود است.!!

حال با هم به مجموعه آیات این سوره توجه می کنیم و سپس به برخی از مهمترین نکته ها و پیام های آن که مفسرین گفته اند اشاره می کنیم.

 

نکته ها و پیام ها:

1-شأن نزول: ابو سفیان( یا عاص بن وائل یا مغیره) هر هفته شتر یا گوسفندى سر می‌بُرید، روزى یتیمى از او چیزى خواست، ابو سفیان با عصا یتیم را زد، آیه آمد: «دیدى آن منکر دین و قیامت را، همان که یتیم را می‌راند...»

2-مقصود از «دین» می تواند قیامت و روز جزا یا پاداش و کیفر الهی باشد. این مدعیان رهروی حقیقت و منافقان چون نه قیامت را باور دارند و نه به پاداش و کیفر های خداوند معتقدند مرتکب رفتاری ضد انسانی می شوند.

3- سرچشمه دیدگاه منفی به دین داشتن دروغ دانستن معاد و قیامت است.

4- «دَعّ» راندن همراه با خشونت و «حَضّ» تشویق و ترغیب دیگران است.

5- «ماعون» از ماده «مَعن» به معناى ابزار و وسایلى است که معمولاً همسایگان به یکدیگر عاریه مى‏دهند تا آنکه نیازشان برطرف شود. مثل ظروف غذاخورى در مهمانى‏ها.

6-میان باور و کردار رابطه تنگاتنگ است. (مسائل جزئى مثل بی توجهی به یتیم و نیازمندرا جزئى نگیرید که گاهى از مسائل مهمى مثل تکذیب دین خبر مى‏دهد)

7-نیازهاى عاطفى، مقدم بر نیازهاى جسمى است. (اول محبت به یتیم، سپس سیر کردن مسکین) «یدعّ الیتیم... طعام المسکین»- نکته ای روان شناختی-

8-رسیدگی به محرومین و نیازمندان مخصوص توانگران نیست، همه وظیفه دارند، گرچه از طریق ایجاد انگیزه و تشویق دیگران باشد. «لا یحضّ على طعام المسکین»- نکته ای جامعه شناختی-

9-بى‏تفاوتى نسبت به نیازهاى ضرورى مردم بی پاسخ نمی ماند و کیفری به دنبال دارد. «فویل ... یمنعون الماعون»

10-  بخل ورزی ، خوی و خصلت معاد ناباوران است، که حتى از عاریه دادن چیزهاى کوچک و ناچیز بخل مى‏ورزند. «یکذّب... یمنعون الماعون»

11- هر نمازى ارزش ندارد و هر نمازگزارى بهشتى نیست. «فویل للمصلّین» به نمازهای خود مغرور نشویم. باید اهل نماز بود نه نمازخوان.

12-سهو و غفلت یا "در نماز" است که مثلا تمرکز خود را از دست داده ایم و نمی دانیم تشهد را خواندیم یا نه؟ این گونه سهوی و غفلتی موجب بخشش است و یا غفلت" از نماز"است. مثلا انسان مدعی برای انجام همه امور زندگی خود هوشمند است و برنامه ریزی می کند اما در میانه برنامه زندگی او نماز جایگاه مشخص و تعیین کننده ای ندارد. "فویل للمصلین" برای این گروه است.

13-سهو از اصل و حقیقت نماز مهم است، نه از تعداد رکعات که گاهى عارض مى‏شود و قابل جبران است.

14-غفلت از نماز واقعی،زمینه غفلت از مردم است. «عن صلوتهم ساهون... یمنعون الماعون»

15-کسى که گاهى از نماز غافل مى‏شود، مشمول ویل است، پس وضع کسانی که کلا با نماز خدا حافظی کرده اند و هیچگاه در برابر محبوب ازلی سر بر خاک نسائیده اند چیست.! «فویل للمصلّین... عن صلاتهم ساهون»

16-برخورداری از انگیزه پاک و اخلاص، شرط قبولى نماز و عبادت است. «فویل للمصلّین الّذین... یراءون»-در درگاه خداوندی دوز و کلک و آمار و تعارف و جانماز آب کشیدن معنی ندارد.-

17-خدمت به مردم در کنار نماز است. «فویل للمصلین... یمنعون الماعون» - عبادت به جز خدمت خلق نیست منبع دینی ندارد.- نماز و خدمت،خدمت و نماز هردو،در کنارهم و با هم دین حقیقی را تشکیل می دهند.

18-افرادى که از خدا جدا شوند، به دنبال کسب جایگاهى در نزد مردم و حزب و گروه در قالب ریا کارى و بزرگ نمایی عمل عبادی و خیر خود هستند. «یکذّب... یراءون» -و خداوند هم پاداش آنان را به همان مردم واگذارد.-

 

دانلود تفسیر صوتی سوره ماعون

تفسیر سوره ماعون.docx

  • سید محمد عبداللهی

الإمامُ الکاظمُ علیه السلام :

" الصَّلواتُ المَفروضاتُ فی أوَّلِ وَقتِها إذا اُقِیمَ حُدُودُها، أطیَبُ رِیحا مِن قَضِیبِ الآسِ حینَ یُؤخَذُ مِن شَجَرِهِ فی طِیبِهِ و رِیحِهِ و طَراوَتِهِ، فَعَلَیکُم بِالوَقتِ الأوَّلِ ."

ثواب الأعمال : 58/1 .

ترجمه:

امام هفتم موسی بن جعفر علیه السلام می فرماید: نمازهاى واجب اوّل وقت، اگر با شرایط گزارده شوند، از یک شاخه تر و تازه و خوشبوىِ مُورِد که تازه از بوته اش جدا مى شود ، خوش بوترند ؛ پس بر شما باد نماز اوّل وقت .

واژه شناسی:

مورِد: بر وزن غُوره، درختچه اى است، با برگهاى سبز، شفاف و معطر و گلهاى سفید پنج برگى، و به نامهاى آس، اسمار، زند، ققنوس و... معروف است. (فرهنگ معین) .

تگ نگاشت ها:

1-صلوات مفروضه در برابر نمازهای مسنونه قرار دارد . بنابر تقسیمی نمازها در شریعت بر دو نوع هستند

الف- واجب مانند نمازهای روزانه (17 رکعت)صبح و ظهر و عصر و مغرب و عشا ،نماز آیات،نماز طواف ،نماز میت ،نمازی که به وسیله نذر کردن یا عهد کردن برای خدا بر انسان واجب می شود.نماز قضای پدر که بر عهده پسر بزرگ تر است.

ب‌- مستحب که از شماره بیرون است .و بارزترین آن ها نوافل یومیه است و 34 رکعت هستند. دو رکعت صبح،هشت رکعت ظهر و هشت رکعت عصر که این نمازها را باید پیش از نمازهای واجب بخوانیم. و چهارر کعت نافله مغرب که پس از نماز واجب مغرب خوانده می شود. و دورکعت نماز نشسته به عنوان نافله عشا.و یازده رکعت نافله شب که وقت آن از نیمه شب تا اذان صبح است.

2-اهتمام به اقامه نماز در اول وقت  در گفتار و کردار و سیره پیامبر و پیشوایان  دین از مسلمات روشن و قطعی است.(1)

3- تشبیه اقامه نماز در اول وقت به بوی خوش گل مورد از باب تشبیه معقول به محسوس است.همانطور که بوییدن چنین گلی که طراوت و تازگی دارد نشاط و شادی می آورد نماز اول وقت لذت و سرمستی زاید الوصفی به مراتب برتر از بوییدن گل در روح و جان نمازگزار ایجاد می کند. باید تمرین کنیم تا دریابیم.

4-  تعبیر"فَعَلیکُم"اسم فعل *است "بر شما باد"نوعی ایجاد تعهد و پایبندی به انجام نماز اول وقت است. با خود و خدای خود پیمان ببندید بر گزاردن نماز در اول وقتی که خداوند برای آن تعیین کرده است.

5- در روایات بسیاری  نمازگزاران توصیه و تشویق به گزاردن نماز اول وقت شده اند.

6- دستاوردها و آثار نماز زمانی در زندگی نماز گزار به بروز و ظهور می رسد و خود را نشان می دهد که با نماز با رعایت شرائط و آداب و حد و مرزهای آن اقامه شود.

7- تعبیر به اقامه مفهومی بسیار فراتر و گسترده تر از خواندن نماز است. آن حقیقتی که زندگی ساز و معراج مومن و موجب رشد او است اقامه نماز با همه حد و مرزهای آن است. گرچه صرف خواندن نماز هم آثار و برکاتی در زندگی دارد.

8- در روایتی از امام علی علیه السلام حدود نماز در شناخت و توجه به وقت نماز ها،قبله شناسی و قبله یابی و انجام رکوع و سجود کامل نماز دانسته شده است. (2)

9-از برخی روایات می فهمیم یکی از حدود نماز اعتقاد به ولایت اهل بیت علیهم السلام و بیزاری از دشمنان آنان است.(3)

10-شمارش حدود و شرائط نماز به دو،چهار،هفت (4)و بیشتر در حقیقت تبیین  برخی مصادیق دارای اهتمام و اثر در قبولی نماز نه انحصار آن. چنانکه در روایتی از صادق آل محمد صلی الله علیه و آله  حکایت از آن دارد که حدود نماز چهارهزار تاست .(5)

بیشتر بیابیم(از مطالعه آن غافل نشوید)

در ادامه ی یادداشت


  • سید محمد عبداللهی

رهنمودهای آیت الله جوادی آملی به نوجوانان در مورد اهمیت نماز


%d8%b1%d9%87%d9%86%d9%85%d9%88%d8%af%d9%87%d8%a7%db%8c-%d8%a2%db%8c%d8%aa-%d8%a7%d9%84%d9%84%d9%87-%d8%ac%d9%88%d8%a7%d8%af%db%8c-%d8%a2%d9%85%d9%84%db%8c-%d8%a8%d9%87-%d9%86%d9%88%d8%ac%d9%88%d8%a7%d9%86%d8%a7%d9%86-%d8%af%d8%b1-%d9%85%d9%88%d8%b1%d8%af-%d8%a7%d9%87%d9%85%db%8c%d8%aa-%d9%86%d9%85%d8%a7%d8%b2


 


همزمان با روز هشتم آبان ماه که به مناسبت شهادت محمد حسین فهمیده، در تقویم رسمی به روز نوجوان نامگذاری شده است، به بازخوانی پیام عالم وارسته و مفسر بزرگ قرآن حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی که در آن رهنمودهایی به جوانان و نوجوانان در مورد اهمیت نمازمرقوم داشتند، می پردازیم:


بسم الله الرحمن الرحیم
با حمد پروردگار و تحیت پیامبران، به ویژه حضرت ختمی نبوّت ‏صلی الله علیه و آله و سلم و درودِ اهل بیت عصمت، مخصوصاً حضرت ختمی امامت(علیه‌السلام).
آنچه در این پیام کوتاه، راجع به تشویق نوجوان و جوان به نماز می‏ توان گفت این است:


1. نماز روح را پاکیزه نگه ‏می‏ دارد: (إنّ الصلاة تنهی عن الفحشاء و المنکر).


2. روح طاهر که دارای عقیده سالم و اخلاق طیّب و عمل صالح است، به طرف خداوند بالا می‏رود:(إلیه یصْعد الکلم الطّیّب).


3. روح صاعد به خداوند نزدیک می‏ شود: «الصلاة قربان کلّ تقی».


4. روح نزدیک به خداوند، هم دستور خدا را به خوبی ادراک می ‏کند، زیرا خداوند قریب است: (إذا سئلک عبادی عنّی فإنّی قریب) ، و هم نیاز خود را به آسانی به خداوند می ‏رساند.


5. پیامبر اکرم‏(صلی الله علیه و آله و سلم) که نماز را نور چشم خود می‏ دانست، از باب تشبیه معقول به محسوس، نماز را مانند چشمه زلال معرّفی کرد که شبانه روز پنج بار کسی خود را با آن شست‏ وشو کند: «تعاهدوا أمر الصلاة... و شبّهها رسول‏ الله‏ صلی الله علیه و آله و سلم بالحمّة تکون علی باب الرجل فهو یَغتسل منها فی الیوم و اللّیلة خمس مرّات... ».


6. اهمیّت نماز در این است که سایر احکام فرعی تابع اویند: «کلّ شی‏ء من عملک تَبَعٌ(تابعٌ) لصلاتک».


7. چون تکیه ‏گاه سایر اعمال نماز است و نماز به منزله ستون خیمه دین است، دستور اسلامی نسبت به آن، به اقامه است؛ نه خواندن (و اقیموا الصلاة) ، زیرا ستون را به پا می‏ دارند؛ نه آنکه بخوانند.


8. حفظ ستونِ دین و مراقبت آن مورد تأکید خداوند است: (حافظوا علی الصلَوات و الصلاة الوسطی).


9. اولیای پروردگار مخصوصاً امیرمؤمنان حضرت علی‏ بن‏ ابی‏طالب(علیه‌السلام)، همگان را به نماز سفارش فرموده‏ اند: «و الله الله فی الصلاة فإنّها عمود دینکم».


10. نماز که با شرایط اقامه شود، بهترین وسیله برای درخواست کمک از معبود بی‏ همتاست: (و استعینوا بالصبر و الصلاة).
جوادی آملی.سروش هدایت ج3


  • سید محمد عبداللهی

 بسم الله الرحمن الرحیم

نماز محبوب حسین علیه السلام!


اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا ثارَ اللَّهِ وَابْنَ ثارِهِ وَالْوِتْرَ الْمَوْتُورُ اَشْهَدُ اَنَّکَ قَدْ اَقَمْتَ الصَّلوةَ وَآتَیْتَ الزَّکوةَ وَاَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ وَنَهَیْتَ عَنْ الْمُنْکَرِوَاَطَعْتَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ حَتّى اَتیکَ الْیَقینُ .

صورت را و همه وجود خویش را از هرچیز و هرکس و هر سمت و سو و جهت برمی گردانیم و با همه دل رو به سوی کربلا می کنیم وبا زبان و دل به مولایمان حسین علیه السلام"سلام"می کنیم.

زیارت وارث را بارها خوانده ایم و می خوانیم و دل به آن داده ایم. با درنگی کوتاه در فرازی از زیارت "وارث"(1)می بینیم که زائر و عاشق حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام با سلام و درود بر پیام آوران و سفیران نام آور الهی از قبیل آدم، نوح، ابراهیم، موسی ، عیسی و رسول اعظم محمد مصطفی صلی الله علیه و آله با عمق جان خویش عشق و محبت خود به آنان که تجلی خداوند در زمین هستند به گفتگو با حسین علیه السلام می پردازند، حسینی که آنچه خوبان همه دارند در او جمع است و او وارث همه باورها و ارزش ها و رفتارهای الهی همه آنان از آدم علیه السلام تا خاتم صلوات الله علیه است.

"أَشْهَدُ أَنَّکَ قَدْ أَقَمْتَ الصَّلاةَ و...."

گواهی رسای عاشق و دلداه مکتب امام حسین علیه السلام  به پای بندی و تعهد امام شهید علیه السلام به  پنج موضوع کلیدی و پایه در مجموعه ی دین یعنی اقامه نماز ، پرداخت زکات، اقامه دین با انجام فریضه بی بدیل امر به معروف و نهی از منکر و جهاد و مبارزه با دشمنان حق و حقیقت ،بیانگر این است که حسین علیه السلام همه ی دین است . زیرا دینداری کامل به معنای واقعی تنظیم همه این روابط بر مبنای آموزه های وحیانی در زندگی است .اگرهمه این فرائض کالبد و پیکره دین به شمار آیند. انسان کامل ولی الله الاعظم_امام حسین علیه السلام_ روح این  پیکر است.

نیاز به توضیح نیست که دلداه و عاشق امام حسین علیه السلام می داند که حفظ قالب و روح باهم می تواند حیات بخش باشد. نماز با امام حسین، عشق به امام حسین در کنارانجام واجبات،  محبت به حسین در رسیدگی به محرومان جامعه و توجه به انفاق و زکات.در کنار عشق و محبت به حسین . جهاد و مبارزه با اعتقاد به ولایت و محبت به ولایت انسان کامل یعنی امام شهید علیه السلام در کنار جهاد و مبارزه.هرکدام بدون دیگری ناتمام  و ناقص است.

ارزنده ترین آموزه های عاشورا

یکی از مهمترین و زیباترین درس های عاشورا که به عنوان طرح جامع بندگی باید از آن یاد کرد پیاده کردن دستورات الهی در هر حال است.

درس صداقت و روراستی با مردمانی که با او همراهند. شب عاشورا بدون لاپوشانی می گوید با من بمانید سرنوشتتان جز شهادت و کشته شدن نخواهد بود.

درس مساوات و برابری آنگونه که پیکر غرقه به خون جوان دلبند خویش را در آغوش می کشد با غلامی بی نام ونشان سیاه چرده همان می کند.

درس مهرورزی و خیر خواهی برای کسانی که برای به بند کشیدن او شمشیر کشیده اند  آنچنانکه با سپاه حر مهربانانه برخورد کرد و نه تنها سپاهیان را که چهارپایانشان را سیراب نمود.

و عالی ترین درس در مکتب عاشورا، نماز و نیایش و ارتباط عاشقانه امام حسین علیه السلام با خداوند در سخت ترین شرایط و موقعیت هاست.

به راستی ما شیعیان عزاداری که محبت به مولایمان حسین هرروز و شب ، در سرما و گرما،در آسایش و سختی و در هر شرایطی  ما را به تکایا و حسینیه ها و خیابان ها کشانده است با نگاهی عمیق تر این درس را بررسی کرده ایم.؟! مگر نه این است که امام حسین علیه السلام را الگوی عملی و مدل زندگی سعادتمندانه خود می دانیم؟ مگر نه این است که نتیجه طبیعی محبت واقعی فرمانبری و اطاعت از محبوب است؟ امامی که خود محبوب  و عشق ماست خود محبوبی بی همتا دارد که در شدیدترین بحران ها و سخت ترین مشکلات  نیز سخن گفتن و معاشقه ی با او را از دست نمی دهد. اصلا همه سختی ها ورنج های که متحمل می شود برای آست که مردمان را با محبوب خود رفیق سازد و آنان را از بند نارفیقان برهاند. حسین علیه السلام همه قهر و خشم و صلح و مهرش برای خداست.

گرچه همه نفس کشیدن ها و رفتارهای امام و ولی الله الاعظم عبادت و بندگی است. اما امام به آنچه محبوب ازلی و بی همتا  واجب کرده است  به عنوان هدیه های الهی می نگرد .نماز که تجلی عشق ورزی به خداوند مهربان است را عشق و محبوب خود می داند.

او به دوستان و هوادارانش می آموزد که انجام دستورات خداوند بهانه بر نمی دارد. و عشق به خود او نیز بهانه برای بی توجهی به خواندن نماز نیست.!

فرصتی برای نماز و نیایش با محبوب

ناگهان دشمن در عصر تاسوعا آهنگ حمله می کند. و امام برادرش عباس را به سوی آنان می فرستد تا فردا مهلت دهند."اِرْجَعْ اِلَیْهِمْ فَاِنِ اسْتَطَعْتَ أَنْ تُؤَخِّرَهُمْ إِلى غُدْوَة وَ تَدْفَعَهُمْ عَنَّا الْعَشِیَّةَ لَعَلَّنا نُصَلِّىَ لِرَبِّنَا اللَّیْلَةَ وَ نَدْعُوهُ وَ نَسْتَغْفِرُهُ، فَهُوَ یَعْلَمُ أَنِّی کُنْتُ أُحِبُّ الصَّلاةَ لَهُ وَ تِلاوَةَ کِتابِهِ وَ کَثْرَةَ الدُّعاءِ وَ الاِسْتِغْفارِ."

نزد آنان برگرد، چنانچه توانستى از آنان بخواه که جنگ را تا سپیده دم فردا به تأخیر بیاندازند و یک امشب را مهلت بگیر، تا در این شب به درگاه خداوند نماز بگذاریم و به راز و نیاز و استغفار بپردازیم. خدا مى داند که من نمازِ براى او و تلاوت کتابش (قرآن) و راز و نیازِ فراوان و استغفار را دوست دارم.(2)

عنصر راز و نیاز و اقامه نماز در جای جای نهضت امام برجسته است. و نمونه ای بارز از این عشق ورزی در ظهر عاشورا به اوج می رسد. نمازی که برای اقامه آن دوتن از یاران بزرگوارش شهید می شوند.(3) . به هنگامی که بوی خون و عشق به دنیا سپاه یزید را مست و دیوانه کرده است ابو ثمامه صیداوی به خورشید سوزان صحرای داغ کربلا می نگرد و در حالی که عرق از سر و رویش می ریزد خدمت امام می آید ،سلام می کند و در کمال عشق و ادب می گوید : قربانتان شوم وقت نماز است و می خواهم آخرین نماز زندگی ام را با شما بجای آورم. امام شمشیر در نیام می کند و مهربانانه دعایش می کند "نماز را به یادمان آوردی ،خداوند تورا از نمازگزارانی که به یاد او هستند قرار دهد." و سعید بن عبدالله حنفی،(4) سینه و سر و صورت خود را سپر آن حضرت و یاران او قرار داد تا نماز بخوانند .زخم‌ها ی فراوانی بر بدن او وارد می شود و او درحالی که دیگر نمی تواند روی پای خود بایستد، بر زمین می افتد. دشمن را چنین نفرین می گوید«خدایا! ایشان را همانند قوم عاد و ثمود از رحمت دور گردان و پیامبرت را از طرف من درود فرست و این درد و زخمی را که به من رسید به او ابلاغ فرما؛ که هدف من در این کار یاری فرزند پیامبر تو بود»، آن گاه روی خود را به سوی امام حسین علیه‌السلام کرد و عرض کرد «اَوفیتُ یَابنَ رَسُولِ الله»؛ «یعنی آیا به عهد خود وفا کردم؟»

امام حسین علیه السلام فرمودند: «نِعَم اَنتَ اَمامِی فِی الجَنَّهِ»؛ آری! تو در بهشت پیش روی من هستی، به دنبال این سخن بود که روح از بدن او پرواز کرد و در بدن او سیزده تیر مشاهد کردند و این غیر از زخم‌ها و ضربه‌های بود که بر او وارد شد بود.

امام و یارانش در حالی که حتی برای لحظه ای هجوم و حمله ی دشمن متوقف نشد، نمازرا زیر رگبار تیرهای همه جانبه آنان اقامه کردند.

آیا امام حسین علیه السلام نمی توانست نماز را در خیمه اقامه کند.نماز را فرادی و به تنهایی اقامه کند. سی تیر در یک نماز دورکعتی به سویش پرتاپ می شود ودرمعرض آماج تیرها و اهانت های دشمن قرار می گیرد اما نماز را با قیمت جان خویش بر پای می دارد.!آیا جز این است که نمازبه عنوان ستون ساختمان دین باید همواره استوار و پابرجا بماند.

در هر نفسش سوز و گداز است حسین‌

سرچشمه هر راز و نیازی است حسین‌

می‌خواند نماز آخرین را در خون‌

یعنی که فدایی نماز است حسین‌

و چه زیباست که ما عزاداران سرور شهیدان (5)و سید جوانان اهل بهشت (6)لحظه ای بیندیشیم و از خود امام حسین بخواهیم لحظه لحظه عزاداری ایشان بیشتر ما را به ایشان و رفتار ایشان نزدیک کند.از خدای حسین علیه السلام توفیق طلب کنیم تا ظهر عاشورا که او و یارانش در برابرشمشیرها و نیزه های برهنه و عربده های پسر سعد پسر ذی الجوشن به نماز ایستاد و نماز را اقامه کرد، ما نیز به او اقتدا کنیم.

روز عاشورا با وضو و طهارت قلبی و با حالتی محزون (7)مانند یتیمی پدر مرده از خانه بیرون آییم و با صلای موذن در هرجا که هستیم همراه با جماعت مومنان تکبیر عشق به خدای او سردهیم.و به یاری حق آن گونه با امام حسین علیه السلام عهد ببندیم که هیچ چیز و هیچ کس مانع نماز اول وقت ما در هیچ زمان و مکانی نشود. ان شاء الله

پیوست ها:

(1)کافی، ج۴، ص۵۷۴-سید بن طاووس این زیارت را با چند واسطه از جابر جعفی و او از امام صادق(ع) نقل کرده است.

(2)عاشورا ریشه ها، انگیزه ها، رویدادها، پیامدها، زیر نظر آیت الله مکارم شیرازی، ص389.

(3)ابو ثمامه از جمله شخصیّت های مهمّ کوفه و مسئول بیت‌المال و خرید اسلحه برای مسلم بن عقیل بوده است، او گفت دوست دارم نماز بخوانم و شهید شوم و در آخر هم هنگام اقامه نماز ظهر مقابل حضرت اباعبدالله علیه‌السلام قرار گرفت و شهید شد.

(4) سعید بن عبدالله حنفی از بزرگان شیعه و از مردان شجاع و عابدان کوفه بود. او کسی بود که در مرتبه سوم نامه های اهل کوفه را برای امام حسین علیه السلام به مکه برد و پاسخ امام را برای کوفیان بازگرداند. هنگامی که مسلم بن عقیل به کوفه آمد و در منزل مختار ساکن شد، سعید از اولین کسانی بود که حمایت خود را از امام حسین علیه السلام اعلام کرد و گفت که آماده است تا جان خویش را در راه یاری‌اش فدا کند.مسلم بن عقیل نامه‌ای برای امام علیه السلام نوشت و باز به وسیله سعید به مکه فرستاد. سعید بن عبدالله با کاروان حسینی به کربلا آمد، در شب عاشورا با سخنانی زیبا حمایت خود را از امام حسین اعلام داشت، و در روز عاشورا به شهادت رسید. ابصار العین، ص 125.

(5) روی عن رسول الله صلی الله علیه و آله:" انه سیدُ‌الشُّهداء مِن الاوَّلینَ و الاخِرینَ فِی الدُّنیا وَ الاخرةِ ، وَ سیِّد شَبابِ اهلِ الجَنَّةِ مِنَ الخَلْقِ اَجمَعِینَ" ابن‌قولویه، کامل‌الزیارات، ص148؛ مجلسی، بِحار الأنوار، ج 44، ص 238.

(6) تمیمی دارمی، محمد بن حبان، صحیح ابن حبان، محقق، شعیب الأرنؤوط، ج 15،‌ ص 413، بیروت، مؤسسة الرسالة، چاپ دوم،‌ 1414ق. 

(7) امام رضا(ع) فرمودند: «هر کس روز عاشورا به دنبال انجام کارها و حوائجش نرود، خداوند حوائج دنیا و آخرت او را برآورده می سازد و نیز اگر کسی روز عاشورا را روز حزن و اندوه قرار دهد، خداوند عزّ و جلّ روز قیامت را روز شادی و سرورش قرار خواهد داد و در بهشت چشمانش به دیدار ما روشن خواهد شد. لیکن اگر کسی روز عاشورا را روز برکت و کسب و کار قرار دهد و برای خان اش چیزی در آن روز ذخیره کند آنچه ذخیره کرده برکت نخواهد داشت.» عیون اخبار الرضا به نقل از آشنایی با قبله هفتم


  • سید محمد عبداللهی

بی تردید یکى از بزرگترین لطف و عنایت هایی که خداوند به بنده هاش کرده نمازه. با زبان اهل دل، نماز این فرصت طلایی و بی نظیر رو بهمون میده که هر روزى چند بار ناگزیر با خدا حرف بزنیم، و با آن مهربانترین مهربانان ارتباط برقرار کنیم، از او کمک بخواهیم، به او عرض نیاز کنیم، و با این خلوت انس نیاز با خدا بودن ، و "بی خدا هیچ نبودن" و "با او همه چی بودن" و به تعبیری زیبا و کامل "تنها بنده خدا بودن" رو در خودمون  تقویت کنیم. و زیبا ترین وجه این روش رسیدن به محبوب اینه که نماز در اختیار همه است. همان فرم و قالب و مناسکی که در اختیار پیامبر خاتم صلی الله علیه و آله به عنوان ولی الله کامل قرار دارد ، در اختیار من و تو هم هست اما ما غالباً قدر نماز و اهمیت نماز را نمی دونیم. و نگاه خیلی از مسلمونا نگاه رفع تکلیفی و برداشتن باری سنگین  به نمازه . شاید یکی از علت هایی که مزه حقیقی و واقعی نماز رو حس نمی کنیم همین نوع نگاهمون باشه. اما در نگاه انسان کامل علی  ولی الله که درود و سلام خداوند و پاکان روزگار بر او باد ، "نماز مثل چشمه‌ى آبى است درِ خانه‌ى شما، که روزى پنج بار شما در این چشمه‌ى آب شستشو میکنید." این شستشو میتواند براى دلهاى جوان آثار ماندگارى داشته باشد. با پاکی دل و خدا را حاضر و ناظر دونستنه که میتونیم سخن نافذ و تأثیرگذار را از خداى متعال هدیه بگیریم.

برای این که نوع نگاه و نگرش امام علی علیه السلام به این موهبت و نعمت بی بدیل خداوند رو با جان و دلمون فهم کنیم بهترین و آسون ترین راه اینه که فرمایش مولی رو ببینیم. انسان بزرگی که خود امیر و سرسلسله اهل معرفت و بندگی ست .

خطبه 199 نهج البلاغه گوشه ای از اقانیوس بی کران نماز رو بهمون نشون میده ،که "اگر در خانه کس است یک حرف بس است." و به قولی "عاقلان را اشارتی کافی است"

«تَعَاهَدُوا أَمْرَ الصَّلَاةِ وَ حَافِظُوا عَلَیْهَا وَ اسْتَکْثِرُوا مِنْهَا وَ تَقَرَّبُوا بِهَا فَإِنَّهَا کانَتْ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ کِتاباً مَوْقُوتاً أَ لَا تَسْمَعُونَ إِلَى جَوَابِ أَهْلِ النَّارِ حِینَ سُئِلُوا ما سَلَکَکُمْ فِی سَقَرَ قالُوا لَمْ نَکُ مِنَ الْمُصَلِّینَ وَ إِنَّهَا لَتَحُتُّ الذُّنُوبَ حَتَّ الْوَرَقِ وَ تُطْلِقُهَا إِطْلَاقَ الرِّبَقِ وَ شَبَّهَهَا رَسُولُ اللَّهِ ( صلى الله علیه وآله ) بِالْحَمَّةِ تَکُونُ عَلَى بَابِ الرَّجُلِ فَهُوَ یَغْتَسِلُ مِنْهَا فِی الْیَوْمِ وَ اللَّیْلَةِ خَمْسَ مَرَّاتٍ فَمَا عَسَى أَنْ یَبْقَى عَلَیْهِ مِنَ الدَّرَنِ وَ قَدْ عَرَفَ حَقَّهَا رِجَالٌ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ الَّذِینَ لَا تَشْغَلُهُمْ عَنْهَا زِینَةُ مَتَاعٍ وَ لَا قُرَّةُ عَیْنٍ مِنْ وَلَدٍ وَ لَا مَالٍ یَقُولُ اللَّهُ سُبْحَانَهُ رِجالٌ لا تُلْهِیهِمْ تِجارَةٌ وَ لا بَیْعٌ عَنْ ذِکْرِ اللَّهِ وَ إِقامِ الصَّلاةِ وَ إِیتاءِ الزَّکاةِ وَ کَانَ رَسُولُ اللَّهِ ( صلى الله علیه وآله ) نَصِباً بِالصَّلَاةِ بَعْدَ التَّبْشِیرِ لَهُ بِالْجَنَّةِ لِقَوْلِ اللَّهِ سُبْحَانَهُ وَ أْمُرْ أَهْلَکَ بِالصَّلاةِ وَ اصْطَبِرْ عَلَیْها فَکَانَ یَأْمُرُ بِهَا أَهْلَهُ وَ یَصْبِرُ عَلَیْهَا نَفْسَهُ .


کدهای رمز گشای نماز در خطبه 199 نهج البلاغه

 

1- نماز، نسیمی که گناهان را مثل برگ ها پاییزی می ریزد.

نسخه مطمئنی که امام در اختیار بیمارانی قرار میده که روحشون دچار فرسایش و آسیب شده  ، اینه که با وجود نماز جایی برای ناامید شدن از رحمت بی منتهای الهی وجود نداره چرا که یکی از بزرگ ترین حیله گری های شیطان درباره انسان اینه که آروم و بی صدا بیمار رو از درگاه رحمت الهی ناامید و مأیوس کنه و با پیش کشیدن عمق بیماری و گناهان انسان، و این که "دیگه آب از سرت گذشته" ، صحنه را به گونه ای نشان میده که انگار جایی برای بخشیده شدن وجود نداره در حالی که نگاه و نگرش امام علی (ع) درست در نقطه مقابل  ابلیس قرار داره. ایشان در حکمت 299 سخنی شگفت انگیز دارند "ما اَهَمَّنی ذَنب اُمهِلتُ بَعدَهُ حَتّی اَصَلّیَ رَکعَتَینِ وَ اَساَلَ اللهُ العافِیَه / مرا اندوهگین نکند گناهی که پس از آن مهلت یابم  دو رکعت نماز بگذارم و از خداوند عافیت طلبم."

 

2-  نماز قدرتی که زنجیرها را از روح آدمیان باز می کند.

حقیقت اینه که دلدادگی ها و دلبستگی های افراطی و بی حساب و کتاب به داشته ها مون  و حسرت ها و آرزوهای غیر منطقی و خیالی در به دست آوردن نداشته هامون و مهمتر از همه الودگی ها و ناپاکی ها و گناهان همه شون زنجیرایی اند که دست و پای جان و روح ما رو بستن و سنگین مون کردن و امکان حرکت در مسیر درست رو از ما سلب کردن . می تونی تصور کنی، دو نفر در مسیری با هم راه می افتن ، اولی هیچ بار اضافه ای با خودش نداره و سبکبار و سبکبال سلانه سلانه میره، اما دومی فوق تحمل و طاقت وتوان خودش بار اضافی برداشته و داره میره . معلومه در چنین وضعیتی نمی تونه حرکت کنه و به راه ادامه بده و خودش رو به مقصد و مقصود برسونه.

پس شرط رسیدن به مقام تقرب و لذت انس با خداوند اینه که از دست و پای خود مون زنجیرها و بارها و غل ها و هر چی که سنگینمون می کنه و اجازه طی مسیر را از مون می گیره  رو باز کنیم وآزاد و رها بشیم . و تنها راه رهایی روح از سرگشتگی ها و گمگشتی ها رو امام علیه السلام بهمون معرفی می کنن" هرکه می خواهد خود را از این زنجیرهای سنگین رها سازد بداند که چاره کار و راه گریز در نماز است و سرپنجه های نماز می تواند جان او را از میان این زنجیرها رها سازد."

 

3- نمازچشمه ای برای شستشوی جان

در این نگاه، دنیا و محاسبات و معادلاتش گرد و غبارها و عرق کردن هاییه که اگه بر تن و جان کسی بنشینه چرک آلود و کثیفش می کنه ،اره دل مشغولی های دنیا می تونه غبار غفلت و فراموشی رو بر ذهن و ضمیر مون بنشونه و یواش،یواش و به تدریج از  خود واقعی مون که همون یاد حقه دور مون بکنه. اما تصورشو بکن وقتی کسی روزی پنج بار به حمام بره، آیا این چرکا و غبارا و عرق ها روی تنش می مونه؟ مسلمه که نمی مونه . اگر کسی هر روز پنج بار خودشو را  توی چشمه ای  زلال شستشو بده قطعا از چرک و کثیفی و غبار از پاک خواهد شد. نماز نیز در این تعبیر چنین ماهیتی داره و جان مشتاقان حق را از غبار اوهام و تخیلات و آلودگی های روحی و غیر حق شستشو می ده.

__________


ترجمه خطبه:

پای بند امر نماز شوید، و بر آن محافظت نمایید، و آن را زیاد بخوانید، و به نماز به خداوند تقرّب جویید، زیرا بر مؤمنین امرى واجب در اوقاتى معین است. آیا پاسخ اهل عذاب را نشنیدید زمانى که از آنان پرسیده مى‏ شود: «چه چیز شما را به جهنّم آورد مى ‏گویند : از نمازگزاران نبودیم» نماز همچون ریختن برگ درخت گناهان را مى‏ ریزد، و همچون بندى که باز گردد بند گناهان را مى ‏گشاید. رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله نماز را به چشمه آب گرمى که بر خانه انسان باشد و شبانه روزى پنج نوبت خود را در آن بشوید تشبیه کرده است، که آیا چرک و آلودگى در بدن چنین کسى باقى خواهد ماند از مردم مؤمن حق نماز را آنانى شناختند که زیبایى متاع دنیا، و مایه چشم روشنى از فرزندان و اموال آنان را به خود مشغول نکرده، خداوند سبحان مى ‏فرماید: «مردانى که آنان را تجارت و داد و ستد از ذکر خدا و به پا کردن نماز و اداى زکات باز نمى ‏دارد». رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله با اینکه مژده بهشت را از خداوند دریافته بود خود را براى نماز به زحمت مى ‏انداخت، به خاطر اینکه خداوند به او فرموده بود: «اهل خود را به نماز امر کن، و نسبت به آن شکیبا باش». آن حضرت اهلش را به نماز امر مى ‏فرمود، و خود نیزدربه پا کردن آن شکیبایى به خرج مى‏ داد.



  • سید محمد عبداللهی